جدول جو
جدول جو

معنی خره

خره
(خُرْ رَ / رِ)
نور بتمام معانی آن که در خره گذشت. (از برهان قاطع). خره. خره، صدا و آوازی که بسبب گلو فشردن و در حین خوابیدن از بینی برآید. (از ناظم الاطباء) :
در جان تو چرخ سم همی ریزد
تو خفته و خوش گرفته ای خره.
ناصرخسرو.
از خلق بدین همی گرایاند
چندین بفسوس و خنده و خره.
ناصرخسرو.
، کوره. بلوک. خوره. (یادداشت بخط مؤلف). خره. خره
لغت نامه دهخدا