معنی خرشین خرشین (خَ) خرامش. (ناظم الاطباء). خرامیدن (آنندراج) : بمیدان چو آغاز خرشین نهاد در فتنه بر روی اعدا گشاد. حکیم علی فرقدی (از آنندراج). ، نوسان. لرزش. جنبش. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا