جدول جو
جدول جو

معنی خربت

خربت
(خَ بَ)
قاز و بط بزرگ. (ناظم الاطباء). خربط. قلولا. سیقا. اوّز. (یادداشت بخط مؤلف) :
باز رز را گفت ای دختر بی دولت
این شکم چیست چو پشت و شکم خربت.
منوچهری.
، نادان. احمق، ظریف. شوخ. مسخره، مفسده. بی دیانت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا