جدول جو
جدول جو

معنی خذم

خذم
(تَ)
بریدن و پاره پاره کردن. (از منتهی الارب) از (تاج المصادر بیهقی) ، چنگال زدن. (از تاج العروس). منه: خذم الصقر، چنگال زد آن چرغ، بریده شدن. منقطع گردیدن، مست گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
شتافتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا