معنی خدانکرده خدانکرده (خُ نَ کَ دَ / دِ) خداناکرده. خدانخواسته. رجوع به خداناکرده شود: تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه غمم بود از همین که خدانکرده خطا کنی. هاتف اصفهانی لغت نامه دهخدا