جدول جو
جدول جو

معنی خبل

خبل
(خَ بَ)
تباهی و فساد اعضاء، فالج. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، جن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، جنون. (از اقرب الموارد) ، مرغی است که تمام شب بانگ کند و گوید ماتت خبل، توشه دان، مشک پر و مملو. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا