جدول جو
جدول جو

معنی خبرده

خبرده
(خَ بَ دِهْ)
پیغام آور. پیغام آورنده، آنکه خبر دهد. آنکه حادثه ای را دیده و نقل کند. آنکه حادثه ای را بدیگران رساند:
خبردهی به بر خسرو آمد و گفتا
که تیز گشت یکی جنگ تنگ را بازار.
فرخی.
آن خبرده مرا تضرع کرد
که مرو مر مرا بزی و بمان.
فرخی
لغت نامه دهخدا