معنی خب خب (تَ ضَیْ یُ) گربزی کردن. فریفتن. خیانت کردن. (از تاج العروس) (ازالمنجد) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) ، جوشیدن دریا. آشوب گردیدن آن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا