بازگشتن، کاستن، (منتهی الارب)، کم گردیدن، (اقرب الموارد) (منتهی الارب)، هلاکی، (منتهی الارب)، هلاک، (اقرب الموارد)، نقصان، (منتهی الارب)، نقص، (اقرب الموارد) : حورفی محاره، نقصان در نقصان است، انه فی حور و بور، او در بیکاری و بیحاصلی است یا در گمراهی است، جمع واژۀ احور، جمع واژۀ حوراء، (منتهی الارب)، آرد که از دستاس بیرون آید، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، رجوع به حور شود