معنی حناط
- حناط (حَنْ نا)
- گندم فروش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (دهار). ج، حناطون. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، حنوطفروش. (منتهی الارب). خوشبوفروش. (غیاث). خوشبوی فروش برای مردگان. ج، حناطون. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، آنکه جسد مرده را حنوط کند. (فرهنگ فارسی معین)
