معنی حلتیت حلتیت (حِ) صمغ اشترغاز. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). انگزه. (منتهی الارب). انگوزه. انقوزه. صمغ انجذان. (مفاتیح) (قانون ابوعلی سینا). و آن بر دو صنف است طیب و منتن. و آنچه در طب مستعمل است صنف منتن باشد. (ذخیره). و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن شود لغت نامه دهخدا