معنی حلائب حلائب (حَ ءِ) جماعتهای مردم. (منتهی الارب). - حلائب العرب، المسلمون الاولون. (الامتاع). ، اولاد عم، جمع واژۀ حلوبه. رجوع به حلوبه شود، جمع واژۀ حلبه. (منتهی الارب). رجوع به حلبه شود لغت نامه دهخدا