جدول جو
جدول جو

معنی حفار

حفار
(حَفْ فا)
آنکه زمین را کند. چاه کن. مقنی. (منتهی الارب) ، گورکن. قبرکن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). منسوب بحفر یعنی گورکن. (الانساب). ج، حفارون، آنکه اراضی بناهای منخسفه یا مخروبه قدیم را کند برای یافتن عتیقه ها. تیله کن
لغت نامه دهخدا