جدول جو
جدول جو

معنی حطر

حطر
(تَ صَدْ دُ)
زه کردن کمان را. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، بر زمین افتادن و این با فعل مجهول بکار رود. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، گائیدن زن را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ذیل اقرب الموارد). آرمیدن با زنی، تراشیدن شمشیر چیزی را و بر زمین انداختن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا