معنی حضو حضو (تَ صَتْ تُ) آتش افروختن. (تاج المصادر بیهقی). افروختن آتش. (مهذب الاسماء). واشورانیدن آتش. (دهار). آتش فاشورانیدن. (زوزنی). کاویدن و زیر ورو کردن اخگرهای آتش فرومرده را. (منتهی الارب). حرکت دادن اخگرهای آتش را. (آنندراج) لغت نامه دهخدا