جدول جو
جدول جو

معنی حضن

حضن
(تَ صَتْ تُ)
حضانت. در کنار گرفتن کودک را و پرورش دادن او را. در کنار گرفتن مادربچه را. (منتهی الارب) ، در زیر گرفتن مرغ خایه را. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). زیر بال گرفتن مرغ خایه را تا بچه آرد. در زیر بال گرفتن ماکیان چوزه و بیضه را، حضن معروف از کسی، بازداشتن نیکی را از وی. (منتهی الارب) ، حضن کسی از، بازداشتن او را از امری و به تنهائی بدان قیام کردن، حضن از حاجت، واداشتن کسی را از حاجت وی. (تاج المصادر بیهقی). واداشتن کسی را از حاجت. (مهذب الاسماء). بازداشتن او را از آن
لغت نامه دهخدا