جدول جو
جدول جو

معنی حضج

حضج
(تَ صَبْ بُ)
حضج نار، افروختن. (تاج المصادر بیهقی). آتش افروختن. (مهذب الاسماء) ، حضج شیئی بر ارض، بر زمین زدن آن. (منتهی الارب). بر زمین زدن. (تاج المصادر بیهقی) (مهذب الاسماء) ، حضج قصار ثوب را، زدن گازر جامه را به محضاج گاه شستن آن، دویدن، درآوردن در شکم چیزی که بکفد بر آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا