جدول جو
جدول جو

معنی حسب

حسب
(حَ سَ)
برحسب. به حسب. برطبق. مطابق. بروفق. به دستور. بنابر. موافق. حسب:
و بر حسب واقعه گویان. (گلستان).
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند برحسب اختیار دوست.
حافظ
لغت نامه دهخدا