معنی حزن حزن (تَ شَوْ وُ) اندوهگین کردن. (دهار). اندوهگن کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). اندوهناک گردانیدن، اندوهناک شدن. اندوهگین شدن. (ترجمان عادل) (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا