جدول جو
جدول جو

معنی حزاز

حزاز
(حَزْ زا)
یابسه. مکنی به ابوعثمان. ابن جلجل در مقدمۀ کتاب خود ’اسماء ادویۀ مفرده’ میگوید: کتاب ’ادویۀ مفردۀ’ دیسقوریدوس را دانشمندی بنام استفان (اصطفن) در بغداد به عربی گردانید و برخی از عقاقیر را که نشناخت به نام یونانی آن ذکر کرد و در روزگار عبدالرحمان ناصر چند تن از دانشمندان برای تعیین نامهای عربی باقی عقاقیر مأمور شدند، و از جملۀ ایشان محمد شجار، بسباسی و ابوعثمان حزاز ملقب به یابسه بودند. (عیون الانباء ابن ابی اصیبعه چ 1299 هجری قمری ج 2 ص 47)
لغت نامه دهخدا