معنی حزاز حزاز (حَ) سبوسۀ سر. شوره. سبوس سر. ابریه. هبریه. و آن چیزهائی باشد در پوست سر چون سبوس. نخالۀ سر، آنچه بیفتد از خار. (مهذب الاسماء) ، درد دل. (مهذب الاسماء) ، مرد سخت عمل لغت نامه دهخدا