جدول جو
جدول جو

معنی حره

حره
(حَرْ رَ)
زمین سنگلاخ سوخته. (معجم البلدان). سنگستان. (نصاب) (غیاث). ج، حرّ، حرار، حرّات. زمین سنگریزه دار سیاه را گویند، و چنین زمین را اگر مدور باشد حره و اگر مستطیل و غیرواسع باشد لابه و نیز کراع خوانند. و بیشتر این زمینها در اطراف شهر مدینه است که بصورت اضافه مستعمل است. (معجم البلدان) ، تشنگی، دانۀ کوچکی که از اندام آدمی برمی آید، عذاب دردناک، تاریکی بسیار. (منتهی الارب) ، نام جایهای بسیار است که بترتیب مضاف الیه یاد خواهد شد
لغت نامه دهخدا