جدول جو
جدول جو

معنی حروب

حروب
(حُ)
جمع واژۀ حرب. رزمها. جنگها. کارزارها: با لشکری خبیر به تجارب خطوب و بصیر به عواقب حروب... بدان حدود رفتند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هجری قمری طهران ص 342).
- امثال:
الحروب سجال.
لا شجاعه قبل الحروب
لغت نامه دهخدا