معنی حرض حرض (حَ رِ) مرد بیمار برجای ماندۀ گداخته جسم که برخاستن نتواند، آنکه اندوه یا عشق تن او گداخته بود، آنکه او سلاح ندارد، مرد بیمار فاسدرای لغت نامه دهخدا