جدول جو
جدول جو

معنی حراثت

حراثت
(تَ)
زراعت. کشت. فلاحت. کشت کردن. (تاج المصادر بیهقی). کشتکاری کردن. کشاورزی نمودن. (غیاث). کشت و کار
لغت نامه دهخدا