معنی حتو حتو (تَ کُ هْ) سخت دویدن. (منتهی الارب). نیک دویدن. (تاج المصادر بیهقی) ، ریشه چادر را اندرون کرده دوختن. (منتهی الارب). فانور دیدن ریشه گلیم. (تاج المصادر بیهقی) لغت نامه دهخدا