معنی چوزگک چوزگک (زَ گَ) مرکّب از: چوزه + ک تصغیر، چوزۀ کوچک. جوجۀ کوچک. جوجۀ خرد: آبی چو یکی چوزگک از سله بجسته چون چوزگکان برتن او موی برسته. منوچهری. خانه خوهم رفت چون خروسک کهگون سوی یکی ماکیان و چوزگکی شش. سوزنی لغت نامه دهخدا