جدول جو
جدول جو

معنی چنبیدن

چنبیدن
(گُ مَ دَ)
بمعنی جست و خیز کردن. (برهان) (آنندراج) (از انجمن آراذیل چنبک). بمعنی جست و خیز کردن. (رشیدی). جست و خیز کردن و جستن و جهیدن. (ناظم الاطباء) :
چنان گریزد دشمن که شیر رایت او
ز هیبت تو نچنبد مگر به شکل شکال.
ازرقی (از انجمن آرا).
حلقه حلقه بر او رقص کنان دست زنان
سوی اوچنبد هر یک که منم بندۀ تو.
مولوی (از انجمن آرا).
رجوع به چنبک شود، گریختن باشد. (برهان) (آنندراج). گریختن و فرار کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا