معنی چمچاق چمچاق (چَ) آتش زنه. (ناظم الاطباء). چمخاخ. چخماخ. چخماق. و رجوع به چمخاخ شود، سوخته دان. (ناظم الاطباء) ، کیسۀ کوچکی که سپاهیان در آن شانه و سوزن و چیزهای دیگر را می گذارند، تیر. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا