امر) امر به رفتن، یعنی برو و بهندی نیز همین معنی دارد. (برهان). امر از رفتن بود. (جهانگیری). امر از چلیدن یعنی رفتن و به زبان هندی به همان معنی استعمال شود. (انجمن آرا) (آنندراج). امر از چلیدن به معنی رفتن و این مشترک است در فارسی و هندی. (غیاث). کلمه امر از چلیدن. یعنی برو. (ناظم الاطباء). امر از چلیدن یعنی رفتن و به زبان هندی نیز مستعمل است، اما حق آن است که اصل هندی است و فارسیان استعمال کرده اند. (رشیدی) : اگر چه غرقه ای از فضل او نمید مباش به علم کوش و ازین غرق جهل بیرون چل. ناصرخسرو (از فرهنگ رشیدی). از چلچل تو پای من زار شد کچل من خود نمیچلم تو اگر میچلی بچل. امیرخسرو (از فرهنگ رشیدی)