عینک را گویند و آن چیزی است معروف. (برهان). فارسی عینک است. (انجمن آرا) (آنندراج). عینک. (ناظم الاطباء). چشم فرنگی. آلتی برای تقویت قوه باصره مرکب از دو شیشۀ مدور که بوسلۀ میلۀ فلزی بیکدیگر متصل است که برابر چشم ها قرار گیرند و دارای دو دستۀ فلزی است که انتهای آن منحنی است و بر بالای گوش نهند، و گاه چشمک فاقد دسته است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به عینک و چشم فرنگی شود، پای افزار و کفش را نیز گویند. (برهان) (ناظم الاطباء)