تاختن فوجی از لشکر جداشده، بر سر مخالف از مسافت بعید. (آنندراج). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف. (ناظم الاطباء) ، غارت کردن. (فرهنگ نظام). تاراج. تالان. غارت. چپو. یغما. چپاولگری: از ترکتاز غمزۀ شوخ ستمگرت در کشور خرابۀ دلهاچپاول است. زکی ندیم (از آنندراج). ، در ترکی بمعنی فوجی است که برای تاختن معین نشده باشد. (فرهنگ نظام). رجوع به چپاول کردن و چپو و تاراج و غارت و یغما و چپاولگری شود