معنی چاو
- چاو
- بانگ مرغ است، (فرهنگ اسدی)، گنجشک که از اشکره بگریزد یاکسی بچه اش برگیرد او بانگ همی از درد و از بیم کند آن آواز را چاو خوانند و گویند همی چاود، (نسخۀ دیگر فرهنگ اسدی) (فرهنگ نظام)، تیز، تیز ناله و بانگ مردم بود از درد عشق، (نسخه ای از فرهنگ اسدی)،
آوازه، (زمخشری)، در تداول عامه ’چو’، صیت، شهرت، و رجوع به چو انداختن شود
