جدول جو
جدول جو

معنی چال

چال
مؤلف مرآت البلدان از قول صاحب معجم البلدان نویسد: ’یکی از دهات آذربایجان است در چهار فرسخی مداین که ابن حجاج آن را ’کال’ گفته و شعری در مذمت آن سروده’، (مرآت البلدان ج 4 ص 72)
دهی است از ولایت قزوین که سربلوک رامند است، (برهان) (جهانگیری)، مؤلف انجمن آراء نویسد: نام قریه ای ازقزوین، و معروف است، شال
نام قلعه ای است بین فراهان و قزوین و حصار محکمی داشته است، (زندیه غفاری)
دهی است ازبدخشان که در آن نمک کانی بهمرسد، (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا