جدول جو
جدول جو

معنی ثوب

ثوب
(ثَ)
جامه. لباس. لبس. لبوس. ملبس: پوشیدنی. پوشاک. پوشش:
اصاروا الجو قبرک واستنابوا
عن الاکفان ثوب السافیات
هر که ثوبی با تن عاری دهد
در دو عالم ایزدش یاری دهد.
عطار.
و گویند: فی ثوبی ابی ان افیه، یعنی برذمۀ من و پدر من است وفای آن، دل. قلب، عمل، پیه تنکی که بالای شکمبه و روده باشد. چادر پیه. ثرب.
لغت نامه دهخدا