جدول جو
جدول جو

معنی ثقب

ثقب
(تَ سَ سُ)
سوراخ کردن، بلند پریدن، ثقب کوکب، روشن شدن ستاره، ثقب رائحه، دمیدن بوی، ثقب ناقه، بسیار شیر شدن ناقه، ثقب رأی، نافذ گردیدن رأی
لغت نامه دهخدا