جدول جو
جدول جو

معنی ثری

ثری
(ثَ)
مماله ثری بمعنی خاک و زمین:
هر که او را بتو مانند کند هیچکس است
باز نشناسد گوینده بهی از بتری
تا مجره ز بلندی نکند قصد نشیب
تا ثریا بزیارت نشود سوی ثری.
فرخی.
وحشی مکر برجهد بکمر
دمنۀ حیله در خزد بثری.
ابوالفرج.
چارکس یابی که مهجومنند
گر بجوئی از ثریا تا ثری.
انوری.
کوه برفی میزند بر دیگری
میرساند برف سردی ثری.
مولوی.
هر یک آهنگش ز کرسی تا ثریست
وز ثری تا عرش درکروفریست.
مولوی
لغت نامه دهخدا