معنی تیممگه تیممگه(تَ یَمْ مُ گَهْ) تیممگاه: ز آتشین آه بن دریا را چون تیممگه عطشان چه کنم. خاقانی. اگر بوی خشمش برد مغز دریا تیممگهی در بیابان نماید. خاقانی. رجوع به تیمم و مادۀ قبل شود لغت نامه دهخدا