معنی تیقن
- تیقن (تَ)
- بی گمان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). بی گمان دانستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). علم و آگهی یافتن بر چیزی. (از اقرب الموارد). بایقین شدن. بی گمانی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : با خود گفتم اگر بر دین اسلاف بی ایقان و تیقن ثبات کنم، همچون آن جادو باشم که بر آن نابکاری مواظبت می نماید. (کلیله و دمنه)
