جدول جو
جدول جو

معنی تیح

تیح
(تَ سَحْ حُ)
تقدیر کردن. (تاج المصادر بیهقی). مهیا و مقدر شدن چیزی برای کسی: تاح له الشی ٔ تیحاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جنبیدن در رفتن. (تاج المصادر بیهقی). خمان و چمان رفتن در مشی خود: تاح فی مشیته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا