معنی توزین توزین (تَ) دل نهادن بر.... وزن نفسه علی، کذا توزیناً، وطنها. (از اقرب الموارد) ، سنجیدن و وزن کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). سنجش. ج، توزینات. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا