معنی تنمی تنمی (تَ ذَمْ مُ) رفتن باز از جایی به جایی و بلند شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلند گردیدن چیزی از جای خود به جایی دیگر، و در صحاح و قول اعشی: لایتنمی لها فی القیظ یهبطها، قال ابوسعید: لایعتمد علیها. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا