موی به شانه کردن. (تاج المصادر بیهقی). شانه کردن زن موی خود را. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، نزدیک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج). متصل گردیدن چیزی به چیزی. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، زن خواستن در برگزیدۀ قوم، یقال: تنصی بنی فلان، اذا تزوج فی نواصیهم (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، یعنی زن گرفت از اشراف بنی فلان، گرفتن موی پیشانی کسی را. (ناظم الاطباء) ، ترجیل زن موی خود را. (از اقرب الموارد)