جدول جو
جدول جو

معنی تنسر

تنسر
(تَ)
گسسته شدن رسن، پراکنده و منتشر گردیدن ریم زخم به شکستن، پاره پاره فروریختن جامه و کاغذ، متفرق و پراکنده گردیدن نعمت، یقال: تنسرت النعمه عنه، اذا تفرقت. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا