جدول جو
جدول جو

معنی تنحس

تنحس
(تَ)
پرسیدن و جستجوی اخبار کردن، گرسنه شدن و گرسنه داشتن جهت دارو خوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، گوشت خوردن گذاشتن ترسایان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ترک کردن ترسایان خوردن گوشت را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا