معنی تنافیط تنافیط (تَ خَوْ وُ) پوست موی برکندۀ به آتش سوخته جهت خوردن. (ناظم الاطباء). موی برکندن پوست با قراردادن آن در آتش برای خوردن. یفعل ذلک فی الجدب. (از اقرب الموارد). منتهی الارب این معنی را در تنافط آورده. رجوع به تنافط شود لغت نامه دهخدا