جدول جو
جدول جو

معنی تمجمج

تمجمج
(اِ رِ)
در تداول فارسی زبانان سخن در دهن گردانیدن. بی هویدا گفتن. سخن ناپیدا گفتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلمات را نامفهوم و جویده جویده ادا کردن. (فرهنگ فارسی معین)
عیب کردن خواستن ترا. (منتهی الارب) ، لرزیدن و جنبیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). لرزیدن کفل. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا