جدول جو
جدول جو

معنی تماغه

تماغه
(تُ غِ)
کلاه شاهین و باز و امثال آن. کلاه باز شکاری. (ناظم الاطباء) :
کبوتر کو به زنهارش درآید
تماغه از سر شاهین رباید.
کلیم (از آنندراج).
شهباز قدرتش چو زند بال و پر بهم
نه چرخ را بیفکند از سر تماغه وار.
علیرضا تجلی (ایضاً)
لغت نامه دهخدا