تله ویزیون. دستگاهی است که بوسیلۀ آن می توان حوادثی را که در صحنۀ مخصوص (جایگاه فرستنده) از مسافت چندین کیلومتری روی میدهد مشاهده کرد و صدایی که نزدیک صحنۀ عمل ایجاد می گردد شنید. در دستگاههای گیرنده و فرستنده از یک لامپ اشعۀ کاتودی استفاده می کنند و این لامپ بشکل یک قیف سنگین شیشه ای است. بعضی چراغها در حدود سی سانتیمتر یا بیشتر طول دارند. نزدیک قاعده لامپ کاتودی یک سیم پیچ گرم شونده از تنگستن وجود دارد. دور سیم پیچ تنگستن استوانه ای از نیکل قرار دارد. ته استوانه با مخلوطی از اکسیدهای فلزی پوشیده شده است. سیم پیچ گرم شدۀ تنگستن استوانۀ نیکل را گرم می کند و اکسیدی که آن را پوشانیده است یک دستۀ اشعۀ الکترونی می دهد. شبکه ای که دارای بار الکتریسیتۀ منفی است الکترونها را که از راه دیگری از دستۀ اشعۀ الکترونیکی که از سوراخ کوچک شبکۀ اصلی خارج شده اند برمی گرداند. صفحاتی که دارای بار الکتریسیتۀ مثبت هستند و به آند موسومند اشعۀ الکترونها را جذب می کنند و بر سرعت آنها می افزایند. مجموعۀ کامل این دستگاه را توپ الکترونی می نامند. اگر دو صفحه را که دارای بار الکتریکی غیرهمنام هستند در مسیر الکترونی قرار دهیم دستۀ اشعه خم می شود. صفحه ای که دارای بار الکتریکی مثبت است بالای دستۀ اشعه قرار گرفته آن را جذب می کند. صفحۀ زیری دارای بار الکتریکی منفی است و الکترونها را دفع می کند. میتوان برای خم کردن دستۀ اشعۀ الکترونی، بجای صفحات باردار، آهنربای الکتریکی بکار برد. می توان دستۀ اشعۀ الکترونی را سریعتر از اینکه چشم انسان بتواند درک کند خم نمود. اگر جریان متناوب را به صفحات باردار متوجه سازند بار الکتریکی سطح آنها در هر ثانیه به اندازۀ فرکانس آن جریان متناوب تغییر می کند. اگر جریان متناوب با فرکانس 60 بکار رفته باشد دستۀ اشعه در هر ثانیه 60 مرتبه بطرف پایین و 60 مرتبه بطرف بالا خم خواهد شد و چشم انسان فقط می تواند یک خط قائم نورانی در روی صفحۀ فلورسنت طرف پهن لامپ را ببیند. اما اگر جریان 60 سیکل متناوب رابه صفحات باردار طرفین دستۀ اشعۀ الکترونی که در حال نوسان هستند بیفزاییم یک خط افقی درخشان روی پردۀ فلورسنت ظاهر می شود. با بکار بردن هر چهار صفحۀ باردار و جفت مغناطیس الکتریکی بنظر می رسد که دستۀ اشعۀ الکتریکی روی تمام صفحۀ فلورسنت محو می شود. چشم الکتریکی - کارمایۀ نورانی ممکن است به کارمایۀ الکتریکی تبدیل شود. یک سلول فوتوالکتریک که گاهی چشم الکتریکی نامیده می شود، یک لامپ خالی از هوا است. سیمی از سر باتری در لامپ داخل می شود و به یک حلقه یا صفحه که از نیکل یا پلاتین ساخته شده است متصل میگردد. از سر دیگر باتری یک سیم داخل شیشه می شود و با پوشش پتاسیم مربوط می گردد. وقتی که نور به پوشش پتاسیم برمی خورد الکترونها از پتاسیم بطرف صفحۀ نیکل حرکت می کنند. هرچه شدت نوری که به لامپ می تابد بیشتر باشد عده الکترونهایی که خارج می گردند بیشتر است. به این طریق کارمایۀ نورانی به کارمایۀ الکتریکی تبدیل میشود. وقتی سلول فتوالکتریکی در تاریکی کامل باشد جریانی از آن خارج نمی شود. یک روشنایی خیلی کم جریانی ضعیف بوجود می آورد و اگر نور شدیدی بر پتاسیم بتابد جریان قوی تر خواهد داد و قدرت جریان با شدت نوری که به سلول برمی خورد متناسب است. می توان جریان ضعیفی را که بر اثر روشنایی کلی بوجود آید بوسیلۀ یک لامپ دیگر تقویت کرد. ایکونسکپ - سلول فتوالکتریک علاوه بر آنکه در عکاسی، ایستگاههای راه آهن و جز اینها بکار میرود در تلویزیون نیز استفاده میشود. مهندسان الکتریک بجای صفحۀ فلورسنت چراغ اشعۀ کاتودی یک پردۀ میکا قرار میدهند. چشمهای الکتریکی کوچک یک طرف پردۀ میکا را که طرف دیگرش دارای پوشش نقره است می پوشاند. یک لامپ با این تغییرات ایکونسکپ خوانده میشود و برای ارسال تصاویر در دوربین تلویزیون بکار می رود. وقتی نور شدیدی بر جسمی که باید عکس آن بوسیلۀ تلویزیون پخش شود می تابد قسمتهایی از جسم که برنگ روشن هستند مانند پیراهن سفید بیشتراز قسمتهای تاریک مثل یک کراوات سیاه روشنایی را منعکس می سازند. چشمهای الکتریکی کوچک ایکونسکپ به نسبت نوری که به آنها می تابد الکترون پس میدهد، نور از جسمی که به وسیلۀ تلویزیون پخش می شود به دسته هایی ازالکترون تبدیل می گردد که امواج تلویزیونی را که بر مراکز گیرنده فرستاده می شوند تحت تأثیر قرار دهد. کینسکوپ - یک لامپ اشعۀ کاتودی دیگر در پشت گیرنده برای تبدیل کارمایۀ الکتریکی به کارمایۀ نورانی بکار می رود و دو دستۀ الکترونها به صفحۀ فلورسنت برمی خورند. شدت نور در نواحی مختلف پردۀ فلورسنت بوسیلۀ عده و سرعت الکترونهایی که از دستۀ اشعۀ الکترون با سرعت حرکت می کنند تنظیم می شود. این نوع لامپ کینسکوپ نامیده می شود. برای آنکه تصویرهایی که بوسیلۀ ایکونسکوپ پخش می شود با کمال دقت بوسیلۀ کینسکوپ بوجود آید، باید دسته های اشعۀ الکترونی در کینسکوپ و ایکونسکپ کاملاً به یک سرعت حرکت کند و هریک از آنها بایستی 24 مرتبه در ثانیه روی صفحۀ کاملی که بوسیلۀ تلویزیون پخش می شود حرکت کند. لکه های خیره کننده در یک تصویر نتیجۀ باقی ماندن اثر تصویر در چشم انسان است. یک میکرفن برای انتقال صحنه هایی که پخش می شود کمک می کند. (از لاروس) (علم و زندگی صص 295-298)