معنی تلوث تلوث (تَ) آلوده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آلوده شدن جامه به گل. (از اقرب الموارد). آلوده شدگی. پلیدی. ناپاکی. (ناظم الاطباء) ، پناه گرفتن و به صحبت کسی درآمدن و بوی چسبیدن به امید منفعتی. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا